عزیزم، مادرم ، عشق وجودم
تو کز مهر تو لبریز و وفورم
چه شبهایی که بهر من نخفتی
مشقتها کشیدی هیچ گفتی؟
نگفتی هیچگاه از غصههایت
نیاوردی به رویم مشکلاتت
تو هستی نازنین، سنگ صبور
تسلی بخش جان و قلب و روحم
تو درمان تمام دردهایم
انیس رازها و حرفهایم
تو مادر یاورم در مشکلاتی
تو حلال منی مشکل گشایی
تو کوه صبری و دریای ایمان
تو دشت مهری و معنای احسان
ولی افسوس در غربت اسیرم
نمی بینم تو را مادر ، عزیزم
دلم خواهد که باشم در کنارت
بگویم حرفهایم را برایت
بگویم از تمام لحظه هایم
تمام کارها و نقشه هایم
بگویم از غم و از گریه هایم
بگویم از صفا و خنده هایم
ولی افسوس در غربت اسیرم
نمی بینم تو را مادر، عزیزم
ولی با این همه هر شب به یادت
به خوابم میروم جانم فدایت
تو مادر آنچنان پاک و بزرگی
که در وصف من ساده نگنجی
که هر چه گویم از ذات و صفایت
نباشد در خور قدر و مقامت
در اخر گویم از عمق وجودم
دو دستان تو را مادر می بوسم
چرا که هست جنت زیر پایت
کنیزت هستم و خانه خرابت
سلام مریم جوونم
خوبی؟
خیلی قشنگ بود شعرت
منم آپم
اگر دوست داشتی یه سری بهم بزن
راستی یه خواهش
حقیقت و بهم بگو
دوست ندارم فقط بیای و برای دل خوشی منی بگی قشنگ بود و بری
دووووووووووووووزت دالمییییییییییییی
منتظرم
سلام ، شعر زیبائی بود.
سلام مطلبت خیلی خوب بود ممنونم .
سر سبز ترین بهار تقدیم تو باد اوای خوش هزار تقدیم تو باد
گویند که لحظه ایست روییدن عشق ان لحظه هزار بار تقدیم تو باد