بیان

پاییز بهار یست که عاشق شده است.

بیان

پاییز بهار یست که عاشق شده است.

ای زنده ها

ای زنده ها من بی شما فردا ندارم

نزدیک مرگم شاهدی اما ندارم

شاید به بالینم تو هم روزی بیایی

با یک سبد گل ُ قاصدی حالا ندارم

پایم کبود و چشم من رگبار مرگ است

تعجیل کن...

ادامه مطلب ...

صبر خدا

عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه ی اوّل
که...

ادامه مطلب ...